همیشه باش که بی تو عذاب میکشم
نمیتوانم سختی های دنیا را بی تو روی دوش بکشم!
همیشه باش که بدجور نیاز دارم به تو
باز هم محبتی به قلبم کن که زندگی ام را مدیونم به تو
تو آمدی و عشق را دوباره پیدا کردم ، آن عشق بی معنا برایم بامعنا شد و همین شد که قلبم دوباره جان گرفت…
بمان و یاری کن مرا ، تا پایان این راه همراهی کن مرا، نگذار تنها بمانم ، نگذار در این راه بی همسفر باقی بمانم
بیا و در حق دلم عاشقی کن ، بیا و برای یک بار هم که شده عشق را آنطور که هست برایم معنی کن
بس که دلم دست این و آن افتاد کهنه شد ، عمری از احساسم گذشت و پیر شد ،
دیگر نه طاقت دوباره شکستن را دارم ، نه حس دوباره ساختن را….
درک کن ، میترسم ، بس که دلم زیر پاهای بی محبت دیگران افتاد و له شد ، زندگی برایم یک داستان بدون عشق شد ….
تو آمدی و باز هم فکرم درگیر شد ، دلم به لرزه افتاد و لحظات با تو بودن نفسگیر شد
به خدا دیگر طاقت ندارم ، بس که شکسته ام دیگر جایی برای غمهای تازه ندارم ، بس که خسته ام ،نفسی برای فرار از خستگی ندارم
دل بسته ام به تو و نگاهی کن به من ،شک نکن به احساسات قلب من ….
دستانم بگیر و آرامم کن ، با قلب شکسته ام مدارا کن ، اینک که با توام ،
اینک که دلم را به دریای دلت زدم و محو امواج توام ، مرا با دستهای خودت
غرق نکن….
همیشه باش که بی تو عذاب میکشم ، امروز از ته دل با من باش،که بی تو همان تنها و دلشکسته دیروز میشوم
در خلوت دلم ، در همنشینی با غمها ببین که چگونه میریزد اشک از این چشمها
این چشمهای خیس ، همان چشمهاییست که تو خیره به آن بودی در لحظه دیدار
میفهمی معنای دلتنگ شدن را ، میفهمی معنی انتظار را؟
نه ! دلتنگی آن نیست که مرا اینگونه محکوم به سکوت کرده است
انتظار آن نیست که اینگونه مرا محکوم به بیقراری کرده است
خیالی نیست ، من همچنان با خیال تو سر میکنم پس بیخیال…
بگذار در حال خودم باشم ، بگذار همچنان من دیوانه دیوانه ات باشم
مزاحم خلوتم نشو ، اگر مرا میخواهی سد راه اشکهایم نشو….
بگذار آرام شوم ، بگذار هر چه غم در دلم انباشته ، خالی شود….
این همان راهیست که هم تو خواستی در آن باشی
و هم من خواستم تا آخرش با تو بمانم
پس چرا به بیراهه میروی، چرا مرا جا گذاشتی و برای خودت میروی؟
مرحبا ، تو دیگر کیستی ، دست هر چه بی وفاست را از پشت بستی….
خودم میدانم بد دردیست عاشقی و همچنان بیمارم ، تا کجا میخواهی بمانی ؟
تا هر جا باشی من نیز میمانم…
عشق من هر از گاهی به یادم باشی بد نیست ،
هر از گاهی هوای مرا داشته باشی جرم نیست
چه کنم ، دلم دیوانه ی توست ، هوایش را داشته باش که
دلم تمام دلخوشی اش به توست…