غروبا میون هفته برسر قبر یه عاشق

یه جوون میاد میزاره گلای سرخ شقایق

بی صدا میشکنه بغضش روی سنگ قبر دلدار

اشک میریزه ازدو چشمش مثل بارون وقت دیدار

زیر لب با گریه میگه: مهربونم بی وفایی

رفتی ونیستی بدونی چه جگرسوزه جدایی

آخه من تورومی خواستم اون نجیب خوب وپاک

اون صدای مهربون *نه سکوت سرد خاک

تویی که نگاه پاکت مرهم زخم دلم بود

دیدنت حتی یه لحظه*راه حل مشکلم بود

توکه ریشه کردی با من*توی خاک بی قراری

توکه گفتی با جدایی  هیچ میونه ای نداری

پس چرا تنهام گذاشتی توی این فصل سیاهی

توعزیزترینی امایه رفیق نیمه راهی

داغ رفتنت عزیزم خط کشیدروبودن من

رفتی ودیگه چه فایده ناله وضجه وشیون

توسفرکردی به خورشید*رفتی اونور دقایق

منوجاگذاشتی اینجا بادلی خسته وعاشق

نمی خوام بی تو بمونم*بی تو زندگی حرومه

توکه پیش من نباشی*همه چی برام تمومه

 عاشق خسته وتنهاسرگذاشت روخاک نمناک

گفت جگرگوشه ی عشقودادمش دست توای خاک

نزاری تنها بمونه همدم چشم سیاش باش

شونه کن موهاشوآروم* شبا قصه گوبراش باش

وغروب  با اون غرورش نتونست دووم بیاره

پاکشید ازآسمون وجاشودادبه یک ستاره

اون جوون داغ دیده بادلی شکسته ازغم

بوسه زد روخاک یارودورشدآهسته وکم کم

ولی چندقدم که دورشددوباره گریه روسرداد

روشوبرگردوندو دادزد

به خدانمیری از یاد

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

نظرات 1 + ارسال نظر
امیر س دوشنبه 15 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:02 ب.ظ

واقعا عالی و زیباست و پر از احساس amin_ma1988

سلام ممنون اقا امیر از نظرتون سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد